همسفر

در آغوشم بکش، در میانه غوغای سنگ و آهن در این شهر بی کسی، آغوش تو آخرین سنگر آرامش من است. آرامش از دست رفته ماه ها و سال های از دست رفته. در آغوشم بکش که گذر ثانیه ها را از باورم بزدایم، بگذار رویای شیرین بودن را دوباره با تو تجربه کنم. در آغوشم بکش که قلب توفان زده ام آرام گیرد. آرام آرام، تا بی نهایت محو شدن و رفتن. در آغوشم بکش برای آخرین بار، بگذار پرده گوش تو آخرین مامن آخرین صدای قلب من باشد. در آغوشم بگیر برای آخرین بار., ...ادامه مطلب

خوابهایم بوی تو را می دهند  نکند آن دورتر ها  نیمه شبها  در آغوشم میگیری...؟!!!  (چکه های تنهایی),آغوش شبانه ...ادامه مطلب